کینه پوش

بچه ها اصلا فک نکنین بتون سر نمی زنما اتفاقا پستاتونو می خونم خیلی هم حال می کنم ولی کامنت شاید نذارم ( حال نوشتن

ندارم اصلا این روزا )  برا چن روز هم نیستم ( پست فقط نمیذارم ) اما نظراتونو تایید می کنم 

چاکر همه

شبح سیاه


+ تاریخ برچسب:, | ساعت | نویسنده شبح سیاه
|


صبح رفتم تو صفحه فیسبوک دوس دخترم استاتوس گذاشته :

دیگه بوسه از لبات برام مهم نیس

دیگه آغوش گرمت مامنم نیس

دیگه نمی خوام ببینم اسمتو تو گشیم

دیگه صداقتی تو چشات نیس

بش اس دادم این استاتوسی که گذاشتی یعنی چی؟

میگه هانی بخدا منظورم با تو نبود؟

هااااااااااااا؟ نه چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

په منظورت با کی بود ؟؟؟؟؟؟کپ کرد  منم از فرصت استفاده کردم تا یه هفته از خودم محرومش کردم


+ تاریخ برچسب:, | ساعت | نویسنده شبح سیاه
|


داشتم تو بالکن سیگار می کشیدم  ساعت نزدیک 4 صبح بود که یه دفه بابام اومد بیرون نمی خواستم بفهمه دارم سیگار می کشم از بالا انداختمش پایین اما دودش مونده بود دیگه  یه نگه بم انداخت گفت : برا چی چشات قرمزه

گفتم : نخوابیدم

گفت: برا چی نخوابیدی؟

گفتم: خوابم نمیبره

گفت: پس داری چیکار می کنی؟

- دارم اس ام اس میدم به دوس دخترم

- سیگار می کشی؟

- سرم انداختم پایین هیچی نگفتم

- گفتم سیگار می کشی

- آره

-یکی هم بده به من

سرمو بلند کردم نگاش کردم جدی بود

- تو که نمی کشی

- تو هم نمی کشیدی

- من واسه بدبختیام می کشم تو که سرت حسابی با زنت شلوغه

- منم واسه بدبختیای تو می کشم

یکی دادم بش

گفت: چیز دیگه ای هم می کشی؟ بگو می خوام بات بکشم می خوام پا به پا بات باشم 

موندم چی بش بگم که از در بالکن رفت داخل یه سر زدم به مدیریت وبلاگم که کامنت خصوصی داشتم رفتم بازش کردم:

پدرت: تنها وقتی احساس تنهایی کن که پدرت زیر خاک و دستش از دنیا کوتاه باش


+ تاریخ برچسب:, | ساعت | نویسنده شبح سیاه
|


پرسیدند:

بیـــــداری؟

آری بی "دار"م...

چرا که اگر "دار"ی داشتم

یا قالی زندگیم را خودم میبافتم

یا زندگیم را به "دار" میاویختم

و خلاص

پس بی"دار" بی"دار"م...


+ تاریخ برچسب:, | ساعت | نویسنده شبح سیاه
|


مَردُم به موجودی گفته میشه که از بدو تولد همراهیت میکنه و تا روز مرگت مجبوری که برای اون زندگی کنی.
برای مَردُم خیلی مهمه که تو چی میپوشی؟
کجا میری؟
... چند سالته؟
بابات چیکارس؟
ناهار چی خوردی؟
چند روز یه بار حموم میری؟
چرا حالت خوب نیست؟
چرا میخندی؟
چرا ساکتی؟
چرا نیستی؟
چرا اومدی؟
چرا اینطوری نوشتی؟ عاشق شدی؟
چرا اونطوری نوشتی؟ فارغ شدی؟
چرا چشات قرمزه؟ حشیش کشیدی؟
چرا لاغر شدی؟ شکست عاطفی خوردی؟
چرا چاق شدی؟ زندگی بهت ساخته؟
و چراهای بسیاری که تا جوابش رو بدست نیاره دست از سرت ور نمیداره.
مَردُم ذاتا قاضی به دنیا میاد.
بدون ِ اینکه خودت خبر داشته باشی، جلسه دادگاه برات تشکیل میده،
روت قضاوت میکنه،
حکم برات صادر میکنه و در نهایت محکوم میشی.
مَردُم قابلیت اینو داره که همه جا باشه، هرجا بری میتونی ببینیش، حتی تو خواب.
اما مَردُم همیشه از یه چیزی میترسه،
از اینکه تو بهش بی توجهی کنی، محلش نذاری، حرفاش رو نشنوی و کاراش رو نبینی.

پس دستت رو بذار رو گوشت، چشمات رو ببند و بی توجه بهش از کنارش عبور کن و مشغول کار خودت شو


+ تاریخ برچسب:, | ساعت | نویسنده شبح سیاه
|


همه ادعا دارند که طعم خیانــــت را چشیده اند..

همه ادعا دارند که بدی را به چشم دیده اند...

همه ادعا دارند ک تنهایی را کشیده اند....

پس کیست که این دنیا را به گنـــــــــــــــد کشیده؟؟؟؟؟؟

      شاید مـــــــــــــــــــــــــــــــنم؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!


+ تاریخ برچسب:, | ساعت | نویسنده شبح سیاه
|


آقا جان من یه داستان کوتاهه کوتاه گذاشتم هر کی دوس داره بخونه بخونه ولی بعدش به من فحش نده این چیه گذاشتی گفتم خیلی وقته فاز غم داشتتیم حالا یه خورده حال کنیم


ادامه مطلب

+ تاریخ برچسب:, | ساعت | نویسنده شبح سیاه
|


ﺑـﺎﯾــﺪ ﺑـﻪ ﺑـﻌـﻀــﯿـﺎ ﮔـــﻔـﺖ :

 

ﻧــﺎﺭﺍﺣــﺖ ﭼـــﻪ ﻫــﺴــﺘــﯽ؟؟؟؟؟

 

ﺩﻧــﯿـــﺎ ﮐــﻪ ﺑــﻪ ﺁﺧـــﺮ ﻧــﺮﺳـــﯿــﺪﻩ !

 

ﻣــــﻦ ﻧــﺸــــﺪ ﯾـﮑـــﯽ ﺩﯾـﮕــــﻪ

 

ﺗــﻮ ﮐـــﻪ ﻋــﺎﺩﺕ داری... 


+ تاریخ برچسب:, | ساعت | نویسنده شبح سیاه
|


خدا این روزا خیلی باهام مهــربون شده !

محبتشُ کامل احساس می کنم تو زندگیم ...

و تازه دارم می فهمم عجیب دوسش دارم !

روزی هزار بار شُکرش می کنم ! به خاطر ِ همه چی ....

خیلی حس ِ قشنگیه چشماتُ ببندی و احساسش کنی .....

باورم نمی شه من همون آدم ِ سابق ام 


+ تاریخ برچسب:, | ساعت | نویسنده شبح سیاه
|


چرا آدما هر وقت که باید بفهمن نمی فهمن و هر وقت که نباید بفهمن همه چی رو میفهمن ؟

چرا آدما ترجیح می دن بر علیه تو باشن تا اینکه باهات باشن ؟

چرا ترجیح می دن شکست بخوری تا اینکه پیروز شی ؟

چرا فکر می کنن ضد تو بودن ، تویی که همیشه همراهشون بودی هنره ؟

چرا برای یک بار هم که شده با هم بودن و تجربه نمی کنن ، شاید بهتر باشه ؟

چرا دوست داشتن رو با نفرت و بی توجهی پاسخ می دن ؟

چرا خرد شدن تو رو به ایستادن و جنگیدنت ترجیح می دن ؟

چرا ناراحتیت براشون بهتر از خوشحالیته ؟

چرا کسی جواب عشقت رو به درستی نمی ده ؟


+ تاریخ برچسب:, | ساعت | نویسنده شبح سیاه
|


هیچ راه گریزی نیست ما همه مجبوریم . مجبور به تحمل این زندگی نکبت بار . مجبور به دیدن این آدم های تکراری . مجبور به نقش بازی کردن مجبور به .....

من اما خسته ام . خسته از این همه اجبار

خسته از این همه تکرار .  خسته از این همه تنهایی

خسته از خودم

حتی خسته از نوشتن کلمه خسته

به خیالت هرز می گویم نه ؟

کمی بفهم       کمی گوش کن

کمی صدای موسیقیت را کم کن تا صدای ضجه ام به گوشت برسد . صدای کشیده شدن ناخنم به سنگ لحد زندگی

آرام آرام دارم جان می دهم ولی مرگی در کار نیست . من تمام می شوم . پیشاپیش روزی را می بینم که در تنهایی خودم پوسیده ام . نابود شده ام . مانند دود سیگار به فنا رفته ام .

کاش این تنهایی پایانی داشت . کاش جاده ای جز جاده مرگ انتظارم را می کشید . کاش این داستان پایانی جز پایان همیشگیش را داشت...

چیزی شبیه رویاهایم ....

آرزوها ....

خیال ....


+ تاریخ برچسب:, | ساعت | نویسنده شبح سیاه
|


چقدر دردناک است نگاه کردن به جای خالیت .

جایی که همیشه می نشستی و اکنون خالی است از صدای تو ....

  حالا می فهمم خالی یعنی چه حس و حالی ....


+ تاریخ برچسب:, | ساعت | نویسنده شبح سیاه
|




حس آن ته سیگار مچاله
حس آن شاخه شکسته روی زمین
حس بیمار در کما رفته
حس آن بره که گرگ نشسته برایش به کمین
حس تنهایی و رخوت
حس جان دادن تو خلوت
حس مرگ دارم امشب !


+ تاریخ برچسب:, | ساعت | نویسنده شبح سیاه
|


کاش تو تقویم روز نامرد هم داشتیم که بشه به بعضیا تبریک گفت !


+ تاریخ برچسب:, | ساعت | نویسنده شبح سیاه
|


یادمه توی کتاب درسی دوران مدرسه یه شعر از سهیل محمودی بود که با این مصرع شروع میشد :
دلم شکسته تر از شیشه های شهر شماست

حالا هم وضعیت دلها شبیه شیشه هاش شهره : دوجداره ، ضد صدا ، بدون انتقال حرارت و گاهی

مشجر یا یک طرفه !

 


+ تاریخ برچسب:, | ساعت | نویسنده شبح سیاه
|


-خ و د ت-باش،کسی هم اگر خوشش نیامد،نیامد ...

اینجا مجسمه سازی نیس...!!!!


+ تاریخ برچسب:, | ساعت | نویسنده شبح سیاه
|


اجازه خدا میشه ورقمو بدم؟

 

میدونم وقت هنوز تموم نشده

 

ولی آخه

 

من خسته شدم


+ تاریخ برچسب:, | ساعت | نویسنده شبح سیاه
|


بنویسید بعد مرگم روی سنگ

آنکه اینجا در زیر این سنگ هم آغوش با خاک شده

عاشقی دل خسته بود

عاشقی که عشقش را هیچ گاه فراموش نکرد

عاشقی که عاشق او بود...

بنویسید بعد از مرگم روی سنگ

آن که خاک را نقاب چهره اش کرده

عاشق کسی بود که او را از بحر غم نجات داده

و فرشته ی نجاتش تنها او را یک دوست می دید نه یک معشوق...


+ تاریخ برچسب:, | ساعت | نویسنده شبح سیاه
|


هر چقدر

 

 

عطـــرت را عوض کنی

 

 

باز هم تنـــت،

 

 

بوی کثیف خیـــانت را میدهد

 

 

عزیز لعنتیام


+ تاریخ برچسب:, | ساعت | نویسنده شبح سیاه
|


بعضی آدما از دور خیلی قشنگن

اما وقتی نزدیکشون می شی بوی تعفنشون حالتو به هم می زنه

اما بعض آدما برعکسن

از دور حال به هم زنن و از نزدیک دوست داشتنی

اما بعضی آدما چه از دور چه از نزدیک حالتو به هم می زنن مثل تو !

پس نزدیکت نمیام که بوی تعفنت بیشتر اذیتم نکنه

 


+ تاریخ برچسب:, | ساعت | نویسنده شبح سیاه
|


بچه که بودم فکر می کردم وقتی یه مارمولک بزرگ شه می شه مار !

ولی حالا فهمیدم که یه مارمولک تا ابد یه مارمولک باقی می مونه

همون جوری که یه ادم عوضی تا اخر عمرش یه ادم عوضی می مونه

یکی مثه من تا ابد یه ادم گند باقی می مونه

یه ادم تنها برای همیشه تنها می مونه

ما عوض نمی شیم ! 


+ تاریخ برچسب:, | ساعت | نویسنده شبح سیاه
|


صفت " عقـده ای " رو اگه از لغت نامه حذف کنن
یـــه سریــــا رســــمأ بی هویــت می شــــن


+ تاریخ برچسب:, | ساعت | نویسنده شبح سیاه
|


بابابزرگم خدا بیامرز حرف قشنگی زد نور  به قبرش بباره می گفت: تربیت بچه ها وقتی خراب شد

که مستراحارو از گوشه ی حیاط اوردن بغل پذیرایی 

بچه ی که صدای گوز باباشو بشنوه که دیگه ازش حساب نمی بره


+ تاریخ برچسب:, | ساعت | نویسنده شبح سیاه
|


یه سایتی رفتم یه چیزی دیدم خیلی جالب بود گفتم تو وبلاگم هم بذارم 

تبدیل اسمتون به خط میخی حالا اگه دوست دارید اینجا  کلیک کنید تا سم خودتونو تبدیل کنید

یاغی:       

کیمیا:        

دلارام:         

شبح سیاه :    

با حاله خیلی با حاله مال من دراز تر از همه شد 


+ تاریخ برچسب:, | ساعت | نویسنده شبح سیاه
|


 سلام دوستای با معرفتم یه مدت نبودم ولی خوب حالا سالم برگشتم قربون همتون که به فکرم بودین من که اومدم مدیریت وبلاگم کامنتا رو دیدم ذوق کردم خداییش چقدر آدم انرژی میگیره ( الان  حس کردم مثل مجری های من و تو شدم خخخخخخخخخ ) بله بازم واسمون کامنت بذارین ههههه

کوش این مونثمون بابا ما اومدیم که دیگه پست تکراری نبینی راستی سروش هیچکس ترانه داده با رویا عرب حتما واسه دانلود بذارش تو وبلاگت خیی قشنگه و با معنیه

فدا مدا داش یاغی .......... یاغی برو مثل تتلو یه آهنگ بده بیرون و بگو زدن و دزدیدن نوشته هامونو خخخخخخ ( مغز در رفته از تتلو )

آخ دلارام آخ آخ آخ شوما هم بی خانمان شدی؟ خونه ی تو رو هم ویرون کردن اشکال نداره یه وبلاگ دیه میزنی مثل آبجی کیمیامون ما هم می ترکونیمش با کامنتامون هه هه

خلاصه این که نوکریم 


+ تاریخ برچسب:, | ساعت | نویسنده شبح سیاه
|