کینه پوش

به سلامتیه اون رفیقی که مجازیه

امـــــــــــا

یه جوری واست سنگ صبوره

که همه رفیقای واقعیت به پشماشم نمیرسن !!!


+ تاریخ برچسب:, | ساعت | نویسنده شبح سیاه
|


آسمان ای آسمان مشکن چنین بال و پرم را

بال و پر دیگر چرا ویران که کردی پیکرم را

بس که بر سنگ مزار عمر کوبیدی سرم را

باری امشب فرصتی ده تا ببینم مادرم

 

بچه ها برام دعا کنین برگردم اهواز اهههههههههههه عجب اعصاب گهیه این جا هیچ جا اهواز نمیشه :((


+ تاریخ برچسب:, | ساعت | نویسنده شبح سیاه
|



چه دنیای عجیبی است . . .

 

 

همه میگویند،حرف دلت را بزن . . .

 

اما هر وقت حرف دلم را زدم، دل همه را زدم . . .!!


+ تاریخ برچسب:, | ساعت | نویسنده شبح سیاه
|


وقتی از درد به خود می پیچیدم

همسایه ها گفتند: چقدر قشنگ قر می دهی…

و سالهاست من هنــــــــوز

رقاص پردرد خیابانهایم…


+ تاریخ برچسب:, | ساعت | نویسنده شبح سیاه
|


امشب آرام نشستم...

زل زدم به دیوار...

غرق شدم تو یه سری فکـــر...

شایدم رویـــا نمی دونم ...

تا به خودم اومدم دیدم صورتم خیس شده ....
به همین سادگی !!!

+ تاریخ برچسب:, | ساعت | نویسنده شبح سیاه
|


 

نگران نباش حال دلم خوب است

 

نه از شی طنت های کودکانه اش خبری هست

 

نه از شیون های مداومش به وقت خواستن تو.....

 

آرام جوری که نبینی و نشنوی

 

گوشه ای نشسته و رویا هایش را به خاک میسپارد....

 

 

 

دردام کم بودن اونم گذاشت منو و رفت موندم پای کدوم دردم بسوزم؟


+ تاریخ برچسب:, | ساعت | نویسنده شبح سیاه
|


به دنبال کدام پایان ! خلاف جاده ایستادی ؟

 

چرا تا عادتت کردم به فکر رفتن افتادی ؟

 

چرا باید به تنهایی ؟ دوباره بی تو برگردم ؟

 

کجای جاده بد بودم ؟ کجای قصه بد کردم ؟


+ تاریخ برچسب:, | ساعت | نویسنده شبح سیاه
|


چی میشد خدا میومد

بوسم می کرد و بعد می گفت:

این چن وقت داشتم بات شوخی می کردم ببینم جنبشو داری یا نه؟


+ تاریخ برچسب:, | ساعت | نویسنده شبح سیاه
|


گفتند عینک سیاهت را بردار دنیا پر از زیباییست !!! عینک را برداشتم .... ... وحشت کردم از هیاهوی رنگها عینکم را بدهید میخواهم به دنیای یکرنگم پناه برم ..

+ تاریخ برچسب:, | ساعت | نویسنده شبح سیاه
|